نازگل سه ساله تقریباً همه عمر کم خودش را از این دکتر به آن دکتر رفت تا شاید بهبودی نسبی پیدا کند اما همواره جز شکست چیزی عاید پدر و مادرش نمیشد.
پدر و مادر این دختر ساله در نهایت تصمیم گرفتند او را به سراغ یک دکتر بدون برو برگرد ببرند، طبیبی که فوق همه تخصصهای عالم را دارد و دارالشفای او زبانزد همه مردم از همه ادیان الهی است.
مادر دلشکسته نازگل که قریب به سه سال، امیدش از بهبودی فرزند خود ناامید نشده، دست کودک خود را برای شفا از حرم امام حسین(ع) تا حرم حضرت عباس(ع) گرفته و به این مکان سراسر نور میبرد با دلی پرامید به عنایت صاحب کربلا.
نمیدانیم شاید در شبی که منسوب به دختر سه ساله امام حسین(ع) بود، مادر نازگل در گوشهای از بینالحرمین روضه حضرت رقیه(س) خوانده، یا شاید روضه گوش پاره؛ اما هرچه بوده مادر، دختر سه ساله کربلا را برای شفای دخترش، بین خود و حضرت اباعبدالله شفیع قرار میدهد و دست بر قضا این کودک وسط بینالحرمین شروع به راه رفتن میکند و این گونه میشود که این دختر شفا پیدا میکند و از این پس، «زهرا» نامیده میشود.
حال پس از گذشت ۹ ماه از این ماجرا، داستان زهرا توسط «جواد دیآبادی» از نویسندگان توانای استان به رشته تحریر درآمده و کتابی به نام «وقتی زهرا را دیدم» خلق میشود.
داستان شفا پیدا کردن زهرا، مرا شیفته کرده بود
این نویسنده خوب استان همدان با اشاره به ایجاد جرقه برای نوشتن این داستان، اظهار کرد: من صحنههای شفا گرفتن و صحبتهای والدین زهرا در کربلا را دیدم.
جواد دیآبادی ادامه داد: ابتدا به سادگی از کنار آن عبور کردم اما پس از آنکه فهمیدم دختر چند کوچه آن طرفتر از منزل ما سکونت دارد برایم جالب شد که جزئیات داستان را بدانم.
وی بیان کرد: درست، شبی که مراسم استقبال از این دختر، توسط هیأت قاسمبن الحسن(ع) شهر مریانج برگزار شد، در گوشهای ایستاده بودم و در حالی که مجری مراسم داستان را تعریف میکرد غرق در ماجرا شدم.
این نویسنده تصریح کرد: به خودم آمدم دیدم مانند جمعیت هزاران نفری این مراسم به پهنای صورتم اشک میریزم و حسابی از شفا گرفتن این دختر که با معلولیتهای فراوانی همراه بود منقلب شدم.
وی گفت: از زبان مردم و همشهریانم داستانهای مختلفی پیرامون این دختر شنیده بودم که احساس کردم زوایای پنهانی پشت این داستان است که باید ابتدا پیدا و سپس به رشته تحریر در بیاید.
دیآبادی از کار سخت نگارش این کتاب سخن گفت و افزود: ابتدا خانواده این دختر با نگارش داستان زهرا مخالف بودند و زمان زیادی کشید تا بتوانیم آنها را برای شرح این داستان مجاب کنیم.
وی اضافه کرد: در نهایت قریب به دو ماه و اندی طول کشید تا مصاحبهها و اطلاعات لازم را جمعآوری کنم که الحق کار بسیار پیچیدهای شده بود.
این نویسنده تصریح کرد: این کتاب در نهایت با همکاری «موسسه عطر مشکات» مریانج و «انتشارات اندیشه و فرهنگ جاویدان» استان قم تهیه و منتشر شد.
وی از استقبال خوب مردم از این کتاب در نمایشگاه کتاب تهران خبر داد و اظهار کرد: این کتاب برای نخستین بار در نمایشگاه کتاب تهران که در ماه گذشته در مصلای امام خمینی(ره) برگزار شد رونمایی و در دسترس عموم قرار گرفت که مورد استقبال علاقمندان شد.
دیآبادی ادامه داد: مراسم رونمایی از این کتاب در استان همدان نیز جمعه هفته جاری در مصلای نماز جمعه شهر مریانج با حضور دخترک داستان، برگزار خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: داستان شفا گرفتن این دختر بسیار زیبا و پیچیده است و از همه علاقمندان دعوت میشود این کتاب را مطالعه کنند.
گفتنی است جواد دیآبادی از نویسندگان خوب استان همدان است که در دو بخش دفاع مقدس و داستان نویسی کودکان فعالیت دارد و از آثار وی میتوان به کتابهای علمداران ۱ تا ۵، کتاب خاطرات اتاق ۲۱۶، مجموعه تربیتی رفتاری جیرجیرک سخنگو و کاکلی و چاه جهات تدریس در مهدکودکها، کتاب الاغ ستمدیده، کتاب دوستی برگ و باد، مجموعه داستانهای پیامبران و… اشاره کرد.
انتهای پیام/